معرفی بزرگان علم
پرفسور علی اکبر صبوری

از وضع سیاسی و اقتصادی و فرهنگی کشور که بگذریم، می رسیم به بخش علمی که کمتر کسی اهتمامی به آن دارد.ریزتر که شویم می رسیم به زندگینامه بزرگان علمی که جز چند تن از جمله انیشتن و سقراط و فلان و بهمان که دار فانی را سال ها پیش از ما وداع گفته اند؛ کسی را به خاطر نداریم.
دانشمندان حال حاضر ایرانی که اصن هیچ؛ خصوصا اگر هنوز در ایران باشند.
اصلا باورمان نمی شود که پرفسور صبوری وجود داشته باشد که استاد دانشگاه تهران باشد که رئیس مرکز تحقیقات بیوفیزیک و بیوشیمی دانشگاه تهران و که طبق موسسه ISI جزو دانشمندان برتر زیست شناسی دنیا هم باشد.
اتفاقا ایشان هم چون دیگر بزرگان ایرانی در خانواده ای مذهبی چشم به جهان گشودند و جالب تر آنکه فقیر هم بودند چرا که در روستایی به نام فروتقه در سه کیلومتری کاشمر در استان خراسان رضوی زندگی خود را تا ده سالگی سپری کردند و مسیر پنج کیلومتری خانه تا مدرسه را همیشه پیاده و یا با دوچرخه در حالی می پیمودند که ترس حمله گرگ ها را در دل داشتند (به گفته خودشان).
این دانشمند فرهیخته ایرانی که حال قرار است بیشتر راجع به آن بدانیم و نگین جدیدی را برای فخر فروشی در فضای مجازی کشف کنیم به نام کامل علی اکبر صبوری خوانده می شود و در سال ۱۳۳۹ اولین طلوع خورشید را نگریست.
ایشان طبق ذکر بالا تا ده سالگی در روستای فروتقه زندگی کردند و از آن پس تا اخذ دیپلم تجربی در شهر کاشمر به تحصیل پرداختند.
پرفسور صبوری در دانشگاه فردوسی در رشته شیمی محض قبول شدند و پس از اندکی تحصیل به علت انقلاب و تعطیلی دانشگاه ها و پس از آن جنگ تحمیلی مجبور به ترک دانشگاه شدند. اما عزلت نکرده و پشتیبانی از رزمندگان را به خانه نشینی ترجیح دادند.
در سال ۱۳۶۲ و پس از ازدواج دگر باره به اتمام مقطع کارشناسی خود پرداختند و پس از آن در دانشگاه انستیتو شیمی بابلسر در گرایش شیمی فیزیک ارشد خود را به پایان رساندند.
ایشان بعد از کارشناسی ارشد بورس خارج از کشور هم شدند اما ترجیح دادند از فرار مغز ها جلوگیری کرده و در همین دانشگاه تربیت مدرس خودمان طی چهار سال دکتراشان را بگیرند.
جالب است بدانید در این چهار سال بیش از ده مقاله بین المللی و دو کتاب هم بیرون دادند.
بعد از آن هم به استخدام دانشگاه تهران در آمدند و مدیریت معتبر ترین محله علمی ایران را بر عهده گرفتند و عضو وابسته علمی ICTP ایتالیا و داور چندین مجله بین المللی و بسیار چیز های دیگه که در این مقال نمیگنجد شدند.
باشد که پند گیریم و برای عدم علم آموزی و پیشرفتمان بهانه های الکی نیاوریم.
نویسنده: مینا خالقی